پرسش: اگر مستأجری که با دستور تخلیه مواجه شده نسبت به مفاد قرارداد برای خویش مدعی حقی باشد، آیا باید دستور تخلیه را اجرا کرده و بعد دادخواست بدهد، یا اینکه با اقامه دعوا می تواند تأخیر اجرای حکم را بخواهد؟
اتفاق نظر
با عنایت به عبارات مصرح در مواد 4 و 5 قانون روابط موجر و مستأجر نمی توان از مقررات مربوط به دستور موقت، بطلان اجراییه و موارد مانند آن را استفاده کرد. به عبارت دیگر، در عقد اجاره، مدت، رکن اصلی قرارداد است و مدت هم منقضی شده است. قانون گذار در اینجا معتقد است اجاره، موقتی است و باید دستور تخلیه را اجرا کرد و این تأکید به این معناست که مقنن خواسته جلوی هر گونه بهانه تراشی برای تخلیه بگیرد و در هر حالت مستأجر، محل را تخلیه کند و به عبارت دیگر رکن قانون این است که تخلیه اماکن استیجاری، تحت هیچ شرایطی در خطر قرارد نگیرد تا مالکین رغبت و علاقه بیشتری جهت اجاره دادن اماکن مسکونی خویش نشان بدهند تا به قدر قابل توجهی مشکلات کمبود مسکن حل گردد.
نظر کمیسیون نشست قضایی(8)
با توجه به قانون موجر و مستأجر مصوب سال 1376 و فلسفه وضع آن، اصل تخلیه محل اجاره با انقضا مدت است. به این ترتیب منازل و محل های سکنا که آماده برای اجاره است، بدون دغدغه خاطر از عدم تخلیه آن در موعد مقرر به اجاره واگذار می شود. بنابراین پس از انقضا مدت اجاره یا سایر موارد فسخ اجاره که موجر درخواست تخلیه می کند، اگر مستأجر مدعی حقی است، باید در مراحل رسیدگی ادعا کند یا به وسیله دادخواست تقابل حقوق فرضی خود را مطالبه نماید پس از صدور حکم تخلیه دیگر ادعای مستأجر پذیرفته نمی شود و موجب تأخیر اجرای حکم نبوده و حکم تخلیه باید اجرا شود.